یکشنبه 17 تیر 1403
توضيحات بنر تبليغاتي



نویسنده : محمد رحیمی |

 

با کدام آبرویی روزشمارش باشیم

عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم

کاروان سحرش بهـر همه جا دارد

تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم

سالها منتظر سیصد و اندی مرد است

آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم

گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد

مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

سالها در پی کار دل ما راه افتاد

یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم

ما چرا؟ خوب ترین ها به فدای قدمش

حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم

اگــر آمــد خبــر رفتـن مــا را بدهیــد

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

علی اکبر لطیفیان

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 6 نفر مجموع امتیاز : 16

برچسب ها : با کدام آبرویی روزشمارش باشیم , علی اکبر لطیفیان , اشعار مهدویت ,

تاریخ : 1392/02/21 | نظرات (0) بازدید : 377
نویسنده : محمد رحیمی |

 

  چنان مستم هنوز از عطر آغوشت که می میرم

اگر بار دگر چون خرمن گل در برت گیرم

چگونه شاد باشم بی تو دراین گوشه غربت

که هردم می کند داغ فراق از جان خودسیرم

حضورت در کنارم بهترین معنای خوشبختی است

که بودن بی تو یعنی زجر در چنگال تقدیرم

رهین منت عشقم که من با یاد چشمانت

غزالان غزل را با کمند عشق می گیرم

نه از کس شکوه ای دارم،نه از دست تو می نالم

به جان دوست کز بخت واقبال خویش دلگیرم

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 8 نفر مجموع امتیاز : 40

برچسب ها : شعر , غزل , شعر بسیار زیبا , غزل بسیار زیبا , خرمن گل , شعر عاشقانه , چنان مستم هنوز از عطر آغوشت که می میرم ,

تاریخ : 1390/02/16 | نظرات (0) بازدید : 851
نویسنده : محمد رحیمی |

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد......

دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟

گله ها را بگذار!

ناله ها را بس كن!

روزگار گوش ندارد كه تو هي شكوه كني!

زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگ تو را...

فرصتي نيست كه صرف گله و ناله شود!

تا بجنبيم تمام است تمام!

مهر ديدي كه به برهم زدن چشم گذشت...

يا همين سال جديد!

باز كم مانده به عيد!

اين شتاب عمر است ...

من و تو باورمان نيست كه نيست!

لطفاً به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 6

برچسب ها : دو قدم مانده که پاییز به یغما برود , شعر , شعر زیبای دو قدم مانده که پاییز به یغما برود از یغما گلرویی ,

تاریخ : 1395/09/26 | نظرات (4) بازدید : 678
نویسنده : محمد رحیمی |

جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند

 

تن خاکی طلب جان چه کند گر نکند

 

هر گدائی که مقیم در سلطان گردد

 

روز و شب خدمت دربان چه کند گر نکند

 

بینوائی که برو لشکریان جور کنند

 

روی در حضرت سلطان چه کند گر نکند

 

طالب وصل حرم در شب تاریک رحیل

 

تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 11

برچسب ها : تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند , خواجوی کرمانی , شعر , شعر زیبای تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند از خواجوی کرمانی ,

تاریخ : 1395/03/06 | نظرات (0) بازدید : 406
نویسنده : محمد رحیمی |

اهل دل پیش تو مردن ز خدا می‌خواهند

کشتهٔ تیغ تو گشتن به دعا می‌خواهند

مرض شوق تو بر بوی شفا می‌طلبند

درد عشق تو به امید دوا می‌خواهند

طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست

بجز ارباب نظر کز تو ترا می‌خواهند

ما چنین سوخته از تشنگی و لاله رخان

آب سر چشمهٔ مقصود ز ما می‌خواهند

روی ننموده ز ما نقد روان می‌جویند

ملک در بیع نیاورده بها می‌خواهند

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست , خواجوی کرمانی , شعر , شعر زیبای طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست از خواجوی کرمانی ,

تاریخ : 1395/03/06 | نظرات (0) بازدید : 403
نویسنده : محمد رحیمی |

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.

همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !

عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.

دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.

‏‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

...لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران) , از دلنوشته های پروفسور حسابی , پروفسور حسابی ,

تاریخ : 1395/03/06 | نظرات (0) بازدید : 313
نویسنده : محمد رحیمی |

اینکه  از دور تماشا کنمت سنگین است

در دلم باشی و حاشا کنمت سنگین است

بعد هر بغض که شاعر بشوی می فهمی

هر کجای غزلم جا  کنمت سنگین است

تلخ باشی و دم از واژه ی شیرین بزنی

پشت هر قافیه پیدا کنمت سنگین است

هی نخوابی و دلم شور دلت را بزند

او برانگیزد و پروا  کنمت سنگین است 

نکند فاش شود پیش کسی غربت ما

ترس از این قصه که رسوا کنمت سنگین است  

نقش چشمان تو در قتل دلم مشهود است

شب به شب  از سر دل وا کنمت سنگین است...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است , غزل , غزل معاصر , شعر ,

تاریخ : 1394/10/18 | نظرات (0) بازدید : 402
نویسنده : محمد رحیمی |

 

دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است
بي تو من با ديگري هستم، نيايي بهتر است
جام قلبم سالها سرشار از نام تو بود
جام را مستانه بشکستم، نيايي بهتر است
رفته بودي تشنه عشقم کني بيچاره تو
با شراب ديگري مستم، نيايي بهتر است
ماه من بودي و اکنون در دلم خورشيد اوست
او نهاده دست در دستم، نيايي بهتر است
خواه ليلي خواه شيرين يا زليخا بوده اي
دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است
من نه مجنونم نه فرهادم نه يوسف بوده ام
من همان فرياد بدمستم، نيايي بهتر است

م.فریاد

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 8 نفر مجموع امتیاز : 30

برچسب ها : دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است , شعر , م.فریاد , محمدرضا زارع ,

تاریخ : 1394/03/16 | نظرات (0) بازدید : 437
نویسنده : محمد رحیمی |

نوروز بمانید که ایّام شمایید!

آغاز شمایید و سرانجام شمایید!

آن صبح نخستین بهاری که ز شادی

می آورد از چلچله پیغام، شمایید!

آن دشت طراوت زده، آن جنگل هشیار

آن گنبد گردننده ی آرام شمایید!

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،

خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟

اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان

افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!

هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،

هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید!

امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست

در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید!

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،

در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید

ایّام ز دیدار شمایند مبارک

نوروز بمانید که ایّام شمایید!

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 9 نفر مجموع امتیاز : 25

تاریخ : 1394/01/01 | نظرات (0) بازدید : 640
نویسنده : محمد رحیمی |

خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو


حیف که مانده پیش من، خاطرهات به جای تو


رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس


قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس


طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن


قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن


تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده


راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 23

برچسب ها : خاطره‌ات به جای تو , شعر , افشین یداللهی ,

تاریخ : 1393/10/26 | نظرات (0) بازدید : 496
نویسنده : محمد رحیمی |

ای بسته به دست تو دل پیر و جوان ها!

ای آنکه فرا رفته ای از شرح و بیان ها!

می رفت فرات از عطش عشق بمیرد

بخشیده نگاه تو به خونش جریان ها

مست تو فقط خیمه ی بی آب نبودست

از دست تو مستند همه مرثیه خوان ها

قد قامت سرخت به دل دشت نشسته ست

ای پیش نماز دل ما وقت اذان ها!

تا عطر تو آمد غزلم بال در آورد

آزاد شد از قید زمان ها و مکان ها

مشک تو که افتاد، دل حادثه لرزید

خاک همه عالم به سر تیر و کمان ها!

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 10

برچسب ها : مشک تو که افتاد، دل حادثه لرزید , شعر , مرثیه , غزل عاشورایی ,

تاریخ : 1393/08/07 | نظرات (0) بازدید : 447
نویسنده : محمد رحیمی |

من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم
ندارم شکوه از بیگانگان از خویش می ترسم
ندارم وحشتی از شیر و ببر و حمله گرگان
از آن گرگی که می پوشد لباس میش می ترسم
مرا با جوفروشان سربازار کاری نیست
من از گندم نمایان ارادت کیش می ترسم
ندارم وحشت از جنگ و نفاق و قتل و خونریزی
من از این آتش افروزان صلح اندیش می ترسم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 8 نفر مجموع امتیاز : 24

برچسب ها : من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم , شعر , ژولیده , ژولیده نیشابوری ,

تاریخ : 1393/08/05 | نظرات (0) بازدید : 3050
نویسنده : محمد رحیمی |

ای مرغ سحر! چو این شب تار

بگذاشت زسر سیاهکاری

وز نفحه ی روح بخش اسحار

رفت از سرخفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زرتار

محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار

و اهریمن زشتخو حصاری

یادآر زشمع مرده! یادآر!

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 10

برچسب ها : یادآر ز شمع مرده یادآر , شعر , شعر معاصر , شعر زیبای یادآر ز شمع مرده یادآر از استاد دهخدا , دهخدا , علی اکبر دهخدا ,

تاریخ : 1392/12/09 | نظرات (0) بازدید : 516
نویسنده : محمد رحیمی |

آمدم ای شاه ، پناهم  بده

خط امانی ز گناهم بده

ای  حَرمَت  ملجأ  در ماندگان

دور مران از در و ، راهم بده

ای گل بی خار گلستان عشق

قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو  که  من  نیستم

اِذن به  یک لحظه نگاهم  بده

ای که حَریمت به  مَثَل  کهرباست

شوق وسبک خیزی کاهم بده

تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع

گرمی جان سوز به آهم بده

لشگر شیطان به کمین من است

بی کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من

با  نظری ، یار و سپاهم  بده

در  شب  اول که  به  قبرم  نهند

نور  بدان شام  سیاهم  بده

ای که عطا بخش همه عالمی

جمله ی حاجات مرا هم بده

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 10

برچسب ها : آمدم ای شاه ، پناهم بده , شعر , شعر در وصف امام رضا(ع) ,

تاریخ : 1392/06/25 | نظرات (0) بازدید : 623
نویسنده : محمد رحیمی |

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کن

شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن

دارم سر پرواز در آفاق تو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن

عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن

صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 4

برچسب ها : راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن , حسین منزوی , شعر , گزیده شعر ,

تاریخ : 1392/05/12 | نظرات (0) بازدید : 539
نویسنده : محمد رحیمی |

خداوندا!

پریشانم

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

می‌گویی؟!

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 9

برچسب ها : پریشانم , چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟! , شعر , شعرنو , کارو , شعر پریشانم چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟! از کارو , کفرنامه کارو ,

تاریخ : 1392/02/06 | نظرات (0) بازدید : 429
نویسنده : محمد رحیمی |

خواب دیده ام رفته ام سوی نجف

میدوم حیران به دنبال هدف

با خودم گفتم که ای بی آبرو

ای سرا پا عیب،ای ژولیده رو

توبه کردی تو هزاران بارها

باز بنشستی تو با بد کارها

در نمازت یاد نامحرم شدی

منکر مولا و پیغمبر شدی

ظاهرت را بهر مردم ساختی

در قمار عشق اکنون باختی

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 8 نفر مجموع امتیاز : 21

برچسب ها : خواب دیده ام رفته ام سوی نجف , شعر , شعر مذهبی , شعر خواب دیده ام رفته ام سوی نجف , شعر توبه علی گندابی , توبه علی گندابی ,

تاریخ : 1391/08/28 | نظرات (0) بازدید : 776
نویسنده : محمد رحیمی |

وقتی که آمدیم

در اولین پیام ، که نشان حیات بود

ما گریه کرده ایم

معنای گریه مان ، یعنی که زنده ایم

اما به روزگار

وقتی که فقر می شکند قامت غرور

این سفره ها که ندارد نشان نان

وقتی لباس دختر همسایه پاره است

وقتی که شرم ، می چکد از چهره پدر

آن چشم منتظر

این گونه های خیس

این سفره های خالی از سهم روزگار

وقتی سکوت ، طعم رضایت گرفته است

وقتی که سنگ می شود این قلب های ما

هیهات مردمان

خالیست جای اشک ، این گریه های پاک

این اولین نشانه بودن در این جهان

وقتی دگر نچکد قطره ای ز چشم

باور نمی کنم که عزیزان ، زنده ایم

باید که پاک کرد

اما نه اشک را

باید دلیل اشک

این فقر تلخ را

از لوح روزگار

از ریشه پاک کرد

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15

برچسب ها : شعر , شعر اشک , اشک , این سفره های خالی از سهم روزگار ,

تاریخ : 1391/08/23 | نظرات (0) بازدید : 348
نویسنده : محمد رحیمی |

حاجيان جمعند دور هم همه

پس كجا رفته حسين فاطمه

حاجيان رفتند يكسر در منا

پس چرا او رفته سوي كربلا

او به جاي موي سر، سر مي دهد

قاسم و عباس و اكبر مي دهد

سعي حج او، صفا با خنجر است

مروه اش قبر علي اصغر است

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 6

برچسب ها : حاجيان جمعند دور هم همه , اشعار مذهبی ,

تاریخ : 1391/08/05 | نظرات (0) بازدید : 488
نویسنده : محمد رحیمی |

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

آنجا که خادمینش از روی زائرینش

گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس...

میلاد با سعادت شمس الشموس،انیس النفوس،سلطات جن و انس،امام رضا(ع)مبارک باد

 

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15

برچسب ها : حمید برقعی , شعر , ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس ,

تاریخ : 1391/07/06 | نظرات (0) بازدید : 634
نویسنده : محمد رحیمی |

باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام

باز هم یاد تـــــــو ماند و من و دیوانگی ام

اشک در دامنم آویخت کـــــه دریا باشم

مثل چشم تو پر از شوق تماشا باشم

خواب دیدم کــه تو می آمدی و دل می رفت

محرم چشم ترم می شدی و دل می رفت:

یک نفر مثل پـــــری یک دو نظر آمد و رفت

با نگاهی به دل خسته ام آتش زد و رفت

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 11

برچسب ها : تو که گندم، تو که حوا، تو که شیطان منی , دکتر محمد حسین بهرامیان , شعر , شعرمعاصر , شعر زیبای تو که گندم، تو که حوا، تو که شیطان منی از دکتر محمدحسین بهرامیان , باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام ,

تاریخ : 1391/05/30 | نظرات (0) بازدید : 417
نویسنده : محمد رحیمی |

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

حمید مصدق ( خرداد ۱۳۴۳)

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 7 نفر مجموع امتیاز : 16

برچسب ها : شعر زیبای سیب و جوابیه های این شعر , شعر , شعرنو , حمید مصدق , شعر سیب , فروغ فرخزاد ,

تاریخ : 1391/05/27 | نظرات (0) بازدید : 629
نویسنده : محمد رحیمی |

امشب ، همه اشکم ، همه رشکم ، همه دردم

کو بوسه ی گرمی ، که بجوید دل سردم ؟

رسوا کنمت ، ورنه ز بیتابی دیدار

شب تا به سحر ، با دل رسوا به نبردم

دوری ز من ای گلبن سیراب و دل از دور

گلبوسه فشاند به سراپای تو هر دم

مهتاب تنت ، از دل این بستر خاموش

کی بردمد ، ای جفت سبک سایه که فردم

خاری شد و در جان پشیمان من آویخت

آن شکوه که پیش تو تنک حوصله کردم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 65

برچسب ها : امشب ، همه اشکم ، همه رشکم ، همه دردم , فریدون توللی , شعر , غزل , شعر زیبای فریدون توللی از فریدون توللی ,

تاریخ : 1390/10/10 | نظرات (0) بازدید : 535
نویسنده : محمد رحیمی |

همه هست آرزویم که بگویم آشنا را

چه رها کنی به شوخی سر زلف دلربا را

همه شب نهاده ام من سر خود بر آستانت

ز وجود خود بخوانم به خدا خدا خدا را

به رهت نشسته بودم که نظر کنی به حالم

چو شنیده ام که سلطان نظری کند گدا را

نخورم ز هیچ دامی دو سه دانة ریایی

که ندیدهام ز واعظ همه نور پارسا را

تو چنان لطیف و خوبی که اگر به مجلس آیی

به کرشمه ای بگیری به دمی تو جان ما را

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 85

برچسب ها : فربود شکوهی , همه هست آرزویم که بگویم آشنا را , شعر , غزل ,

تاریخ : 1390/10/10 | نظرات (0) بازدید : 688
نویسنده : محمد رحیمی |

بشیر! اینجا که عقل و عشق ماتست

مدینه، وادی صبر و ثباتست

مدینه، شهر خون، شهر شهادت

مدینه، ساحل عشق و نجاتست

مدینه! دیده ‏ام من کربلائی

که چشمم تا ابد شط فراتست

مدینه! با هزار اندوه و حسرت

مرا یک سینه رنج و خاطراتست

چه گویم از حدیث هجر و غمهاش؟

مرا مادر نمی ‏زاد از ازل کاش!

مدینه! من که با غم همنشینم

جهان سوزد ز آه آتشینم

شمیم بوستان طا و هایم

شکوه لاله ‏زار یا و سینم

ببین شور حسینی در نگاهم

بخوان شوق شهادت از جبینم

فروغ دیده‏ ی زهرای مظلوم

پناه خلق، زین ‏العابدینم

چه گویم از حدیث هجر و غمهاش؟

مرا مادر نمی ‏زاد از ازل کاش!

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 104

برچسب ها : به هنگام بازگشت به مدینه، زبان حال حضرت سجاد , شعر عاشورایی , شعر محرم , سوگنامه کربلا , شعر , نوحه ,

تاریخ : 1390/09/14 | نظرات (0) بازدید : 646
نویسنده : محمد رحیمی |

گاه ابر و گاه باران می‏شوم

گاه از یک چشمه جوشان می‏شوم

گاه از یک کوه می‏آیم فرود

آبشار پرغرورم گاه رود

گاه قطره، گاه دریا می‏شوم

گاه در یک کاسه پیدا می‏شوم

روز و شب هر گوشه کاری می‏کنم

باغ‌ها را آبیاری می‏کنم

نیست چیزی برتر از من در جهان

زندگی از آب می‏گیرد نشان

گرچه آبم، روزی اما سوختم

قطره تا دریا سراپا سوختم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 7 نفر مجموع امتیاز : 149

برچسب ها : مصطفی رحماندوست , گاه ابر و گاه باران می‏شوم , شعر , شعرمعاصر , شعر عاشورایی , شعر به مناسبت ماه محرم , آب ,

تاریخ : 1390/09/09 | نظرات (0) بازدید : 493
نویسنده : محمد رحیمی |

روزگاری فکر می‌کردم عشق ناب

قصّه و افسانه‌ای باشد درون هر کتاب

عشق لیلی، عشق مجنون قصّه است

بیستون کندن برای سکّه است

عشق افسانه است میان آدمی

نام آن اسطوره است در عالمی

قصّه‌ها خواندم نبودش باورم

زین معمّا کس نبودی یاورم

تا که ناگه قلب من صد پاره گشت

از فسون یک نگاه آواره گشت

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 50

برچسب ها : آرزویم آرزوی... , روزگاری فکر می‌کردم عشق ناب , شعر , شعر عاشقانه , شعر بسیار زیبا , شعر بسیار زیبای روزگاری فکر می‌کردم عشق ناب از افسانه ,

تاریخ : 1390/08/27 | نظرات (0) بازدید : 549
نویسنده : محمد رحیمی |

اي علي، اي ارتفاعت تا خدا
بي نهايت، بيكران، بي‌انتها

اي علي، اي همسر بانوي اب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

اي علي اي خوب، اي تنهاترين
اي ملايك با نگاهت همنشين

اي علي، اي آفتاب حق سرشت
اي قسيم روشني‌هاي بهشت

اي فراتر از تصور، ازخيال
بحر عرفان، آفتاب بي‌زوال

اي تو خورشيد نهان در زير ابر
كوه علم و كوه حلم و كوه صبر

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 29

برچسب ها : اي علي اي خوب، اي تنهاترين , شعر , شعر به مناسبت عید غدیر خم , شعر بسیار زیبای اي علي اي خوب، اي تنهاترين به مناسبت عید غدیر خم , رضا اسماعیلی ,

تاریخ : 1390/08/24 | نظرات (0) بازدید : 476
نویسنده : محمد رحیمی |

فرصت هنوز هست خداحافظی نکن

مه در دلم نشست خداحافظی نکن

اینطور خالی از خود و سر ریز التهاب

مرد خمار مست خداحافظی نکن

در روح من به خاطر بن بست های یخ

فریاد لخته بست خداحافظی نکن

برای آن که بسوزم هزار مرگ

درد خودم بس است خداحافظی نکن

کو تا طلوع خنده، بمان نزد گریه هات

آغاز امشب است حداحافظی نکن

شاید طلسم رنج -خدا را چه دیده ای

تا نیمه شب شکست خداحافظی نکن

گویا قرار نیست بخشکد در آستین

عزم هزار دست خداحافظی نکن

یا تا همیشه شرم خدا را لگد کنند

شیطان و شب پرست خداحافظی نکن

شاید دعا به حال غریبان افاقه کرد

تا این امید هست خداحافظی نکن

استاد عبدالرضا فریدزاده

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 36

برچسب ها : آغاز امشب است خداحافظی نکن , شعر , شعر زیبای آغاز امشب است خداحافظی نکن از استاد عبدالرضا فریدزاده , عبدالرضا فریدزاده , شاعران بروجردی , شعر زیبای آغاز امشب است خداحافظی نکن از استاد عبدالرضا فریدزاده برای پسرش سیاوش فریدزاده , سیاوش فریدزاده ,

تاریخ : 1390/08/19 | نظرات (0) بازدید : 479
نویسنده : محمد رحیمی |

دردم نه همین است که بستند پرم را
ترسم نرسانند به گلشن خبرم را
از حسرت مرغی که جدا مانده ز گلشن
آگه نشدم ، تا نشکستند پرم را
گردی ست ز من باقی و ترسم که تو از ناز
تا باز کنی چشم ، نیابی اثرم را
بودند به هم روز و شب آیا که جدا کرد
از روشنی روز شب بی سحرم را ؟
« عاشق » منم آن نخل که از سردی ایام
یک باره برافشاند قضا برگ و برم را 
عاشق اصفهانی

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 16

برچسب ها : دردم نه همین است که بستند پرم را , شعر , غزل , عاشق اصفهانی , شعر زیبای دردم نه همین است که بستند پرم را از عاشق اصفهانی , برگزیده ای از زیباترین شعرهای فارسی ,

تاریخ : 1390/07/29 | نظرات (0) بازدید : 689
نویسنده : محمد رحیمی |

کجایی در شب هجران که زاری های من بینی


چو شمع از چشم گریان اشکباری های من بینی

کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش می دیدی

که امشب گریه های زار و زاری های من بینی

کجایی ای قدح ها از کفِ اغیار نوشیده

که از جام غمت خونابه خواری های من بینی

شبی چند از خدا خواهم به خلوت تا سحرگاهان

نشینی با من و شب زنده داری های من بینی

...لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 25

برچسب ها : کجایی در شب هجران که زاری های من بینی , شعر , غزل , هاتف اصفهانی , شعر زیبای کجایی در شب هجران که زاری های من بینی از هاتف اصفهانی ,

تاریخ : 1390/07/26 | نظرات (0) بازدید : 694
نویسنده : محمد رحیمی |

با خوشدلان مگوئید اسرار می پرستی

کانان خبر ندارند از گریه های مستی

ساقی ز بار هستی بر لب رسید جانها

جامی بیار و بستان ما را ز دست هستی

شیخم به طعنه گفتا دین تو چیست؟ گفتم:

گر کافرم نخوانی مستی و می پرستی

خاکم که در بلندی بازیچه نسیمم

یاران رها کنیدم در تنگنای پستی

شرمم نمی دهد ره بر آستان وصلت

کز کوته آستینان ناید دراز دستی

 پژمان بختیاری

امتیاز : نتیجه : 4 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 13

برچسب ها : با خوشدلان مگوئید اسرار می پرستی , شعر , غزل , پژمان بختیاری , شعر زیبای با خوشدلان مگوئید اسرار می پرستی از پژمان بختیاری , برگزیده اشعار شاعران معاصر و کهن ,

تاریخ : 1390/07/26 | نظرات (0) بازدید : 449
نویسنده : محمد رحیمی |

همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي

چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي؟!

به كسي جمال خود را ننموده‏يي و بينم

همه جا به هر زباني، بود از تو گفت و گويي!

غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم

تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از ميانه، گويي!

به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مويم

شده‏ام ز ناله، نالي، شده‏ام ز مويه، مويي

همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگي

من از آن خوشم كه چنگي بزنم به تار مويي!

...لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 32

برچسب ها : همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي , شعر , غزل , شعر در زمینه اهل بیت(ع) , اشعار مهدویت , شعر زیبای همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي از فصیح الزمان رضوانی(شیرازی) , فصیح الزمان شیرازی , فصیح الزمان رضوانی ,

تاریخ : 1390/07/25 | نظرات (0) بازدید : 1090
نویسنده : محمد رحیمی |

بگذار بگریم من و بگذار بگریم

بگذار در این نیمه شب تار بگریم

او رفت و امید دل من دور شد از من

بگذار که در دوری دلدار بگریم

در ماتم پژمردن گلهای امیدم

بگذار که چون ابر به گلزار بگریم

مرغ دل من پر زد و افتاد به دامش

بگذار بر این مرغ گرفتار بگریم

غم‌خوار من خسته به جز دیده‌ی من نیست

بگذار به غم‌خواری خود زار بگریم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 11

برچسب ها : بگذار بگریم من و بگذار بگریم , شعر , غزل , مجموعه ای از زیباترین شعرهای شاعران معاصر و کهن فارسی , مریم ملک ابراهیمی , شعر زیبای بگذار بگریم من و بگذار بگریم از خانم مریم ملک ابراهیمی ,

تاریخ : 1390/07/25 | نظرات (0) بازدید : 675
نویسنده : محمد رحیمی |

حال که تنها شده ام می روی

واله و رسوا شده ام می روی

حال که غیر از تو ندارم کسی

این‌همه تنها شده ام می روی

حال که چون پیکر سوزان شمع

شعله سراپا شده ام می روی

حال که در بزم خراباتیان

همدم صهبا شده‌ام می روی

حال که در وادی عشق و جنون

لاله‌ی صحرا شده ام می روی

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 18

برچسب ها : حال که رسوا شده‌ام می روی , حال که تنها شده ام می روی , شعر , غزل , شعر زیبای حال که تنها شده ام می روی از حسن معنوی , معنوی , حسن معنوی ,

تاریخ : 1390/07/25 | نظرات (0) بازدید : 630
نویسنده : محمد رحیمی |

بخواب اي دختر آرام مهتاب

ببين گلهاي ميخک خسته هستند

تمام اشک هايم تا بخوابي

ميان مخمل چشمم شکستند

بخواب اي پونه باغ شکفتن

گل اندوه امشب زرد زردست

هوا را زرد کرده عطر پاييز

فضاي پاک ايوان سرد سردست

بخواب اي غنچه بي تاب احساس

فضاي شهر شب بو ها طلايي ست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 7

برچسب ها : بخواب اي دختر آرام مهتاب , شعر , شعرهای بسیار زیبا از شاعران معاصر و کهن ایرانی , شعرهای زیبای فارسی , مجموعه ای از زیباترین شعرهای شاعران ایرانی , اردشیر هادوی ,

تاریخ : 1390/07/19 | نظرات (0) بازدید : 751
نویسنده : محمد رحیمی |

اي واي بر اسيري کز ياد رفته باشد

در دام مانده باشد صياد رفته باشد

آه از دمي که تنها، با داغ او چو لاله

در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

امشب صداي تيشه از بيستون نيامد

شايد به خواب شيرين، فرهاد رفته باشد

خونش به تيغ حسرت يا رب حلال بادا

صيدي که از کمندت آزاد رفته باشد

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 17

برچسب ها : اي واي بر اسيري کز ياد رفته باشد , شعر , غزل , حزین لاهیجی , شعر زیبای اي واي بر اسيري کز ياد رفته باشد از هزین لاهیجی , برگزیده بهترین شعرهای فارسی ,

تاریخ : 1390/07/19 | نظرات (0) بازدید : 687
نویسنده : محمد رحیمی |

نسیم آسا از این صحرا گذشتیم

سبک رفتار و بی پروا گذشتیم

چو ناف آهوان صـد پاره جان

بیفکندیم و از هر جا گذشتیم

غبــاری نیست بر دامان همت

از این صحرا بسی بالا گذشتیم

به چشم ما کنون هر زشت زیباست

چو از هر زشت و هر زیبا گذشتیم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 18

برچسب ها : نسیم آسا از این صحرا گذشتیم , شعر , غزل , رشید یاسمی , شعر زیبای نسیم آسا از این صحرا گذشتیم از رشید یاسمی ,

تاریخ : 1390/07/08 | نظرات (0) بازدید : 709
نویسنده : محمد رحیمی |

یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت

یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت

یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت

یک نظر بر کوه کردم کوه لرزیدن گرفت

تکیه بر دیوار کردم خاک بر فرقم نشست

خاک بر فرقش نشیند آن که یار از من گرفت

رنگ زردم را ببین برگ خزان را یاد کن

با بزرگان کم نشین افتادگان را یاد کن

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 15 نفر مجموع امتیاز : 82

برچسب ها : یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت , شاه اگر عادل نباشد ملک ویران می شود , خانه نزدیک دریا زود ویران می شود , شعر , مجموعه ای از اشعار بسیار زیبا , غزل ,

تاریخ : 1390/07/03 | نظرات (0) بازدید : 3649
نویسنده : محمد رحیمی |

 همی گویم و گفته ام بارها

بود کیش من مهر دلدار ها

پرستش به مستی است در کیش مهر

برون اند زین جرگه هشیار ها

به شادی و آسایش و خواب و خور

ندارند کاری دل افگار ها

کشیدند در کوی دلدادگان

میان دل و کام ،دیوار ها

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 31

برچسب ها : همی گویم و گفته ام بارها , شعر , شعر بسیار زیبای همی گویم و گفته ام بارها , شعر زیبای همی گویم و گفته ام بارها از علامه طباطبایی , علامه طباطبایی , شعر زیبای همی گویم و گفته ام بارها از علامه سید محمدحسین طباطبایی ,

تاریخ : 1390/06/24 | نظرات (0) بازدید : 917

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود تاریخ : جمعه 26 آذر 1395
چگونه خاک نفس می کشد؟ بیندیشیم تاریخ : جمعه 28 خرداد 1395
تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران) تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد تاریخ : جمعه 18 دی 1394
اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است تاریخ : جمعه 18 دی 1394
در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد تاریخ : جمعه 15 خرداد 1394
نوروز بمانید که ایّام شمایید! تاریخ : شنبه 01 فروردین 1394
خاطره‌ات به جای تو تاریخ : جمعه 26 دی 1393
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود تاریخ : جمعه 07 آذر 1393
مشک تو که افتاد، دل حادثه لرزید تاریخ : چهارشنبه 07 آبان 1393
من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم تاریخ : دوشنبه 05 آبان 1393
این که با خود می کشم هر سو، نپنداری تن است تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
تو را دوست می دارم... تاریخ : چهارشنبه 28 خرداد 1393

تعداد صفحات : 2


سوته دلان سلام خوش آمدید،در وبلاگ سوته دلان زیباترین شعرها،دانستنیها، داستانها، جملات زیبای بزرگان، ضرب المثلهای ملل مختلف و... را بخوانید و لذت ببرید و با ارائه نظرات و پیشنهادهای گرانبهای خود زمینه ارتقاء وبلاگ را فراهم آورید. باتشکر-مدیر وبلاگ سوته دلان
بالای صفحه
سوته دلان
firefox
opera
google chrome
safari