دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد......
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
گله ها را بگذار!
ناله ها را بس كن!
روزگار گوش ندارد كه تو هي شكوه كني!
زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگ تو را...
فرصتي نيست كه صرف گله و ناله شود!
تا بجنبيم تمام است تمام!
مهر ديدي كه به برهم زدن چشم گذشت...
يا همين سال جديد!
باز كم مانده به عيد!
اين شتاب عمر است ...
من و تو باورمان نيست كه نيست!
زندگي گاه به كام است و بس است؛
زندگي گاه به نام است و كم است؛
زندگي گاه به دام است و غم است؛
چه به كام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگي معركه همت ماست... زندگي مي گذرد...
زندگي گاه به نان است و كفايت بكند؛
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند؛
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگي صحنه بي تابي ماست... زندگي مي گذرد...
زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگي لحظه بيداری ماست... زندگی می گذرد.
یغما گلرویی
امتیاز : |
|
نتیجه : 3 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 6 |
|
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها :
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود ,
شعر ,
شعر زیبای دو قدم مانده که پاییز به یغما برود از یغما گلرویی ,